یک عکس یک نوشته

چاله!این چاله‌ها را شهرداری تهران هر سال در محله ما می‌کَند تا در آنها نهال بکارد. چاله‌هایی در فاصله‌هایی بسیار نزدیک به هم که بعید… ادامه

آن کسی که به مناسبت‌های شخصی- مثل جمع کردن دنبال کننده در اینستاگرام یا رای در هنگامه‌های مختلف- لقب «فهیم» می‌دهد به قاطبه مردم، حتمن… ادامه

تردید دارم که دلیل اصلی نبودن درکی از شرایط اقلیمی سرزمین نزد مدیران این مجموعه شهری، باران‌های سیل‌آسای فروردین ماه امسال باشد! آرمین زاهدی پانزدهم… ادامه

حالا زباله بخشی عادی از چیدمان طبیعت شده است. کنار سبزینه‌ای خرد تل زباله جاخوش کرده است. چشم ما آرام آرام به این زشتی‌ها عادت… ادامه

کاملا سخن درستی است، اینکه ریشه‌ی مهم‌ترین مشکلات سرزمین سرمنشاء داخلی دارند. رودخانه‌های خشک، تالاب‌های نمک‌زار، جنگل‌های تراشیده، دشت‌های تشنه‌ی فرونشسته، آسمان‌های غبارگرفته، مردمان بی… ادامه

این درخت چنار را پدربزرگ من بیش از ۸۰ سال پیش در حیاط خانه‌اش کاشت و پرورش داد. این عکس بخوبی نمی‌تواند شکوه و زیبایی‌اش… ادامه

این پارکینگ خانه ماست. در ظهر تابستان داغ سال ٩٧. شهر کرج در ایران. … ایران همان جایی است که همین حالا بسیاری از مردمانش… ادامه

از فراز سرزمین خشک عبور می کنم. آن تکه آب در خود چروکیده زمانی دریاچه‌ای شگفت بود به نام ارومیه. می‌توانیم نابودی‌اش را تقصیر هر… ادامه

گربه سفید و سیاه کوچکی در حیاط مجتمعی که ما در آن زندگی می‌کنیم ماوا گرفته بود. در شهر کرج. در ایران. گربه کوچک بزرگ… ادامه

جایی که هوایش بد باشد، مدیرانش نادان، مردمانش بی‌خیال، حال چنارهایش خراب می‌شود. جوری که تهران من حالش خراب است. عادت کرده‌ام که سرم را… ادامه