جایی که هوایش بد باشد، مدیرانش نادان، مردمانش بی‌خیال، حال چنارهایش خراب می‌شود. جوری که تهران من حالش خراب است. عادت کرده‌ام که سرم را زیاد بالا نگیرم در تهران از بس که حال شهر خراب است و چنارها می‌سوزند، بریده می‌شوند، فراموش می‌شوند…
این چنار ناگهان جلوی چشمم سبز شد! بعد سرم را که بالا گرفتم چنارها باشکوه و سبز همه جا رها بودند. چشمم روشن شد به تماشای این قامت‌های دوست داشتنی و این تنهای تنومند که نشان سالم بودن هوا و آدم‌ها هستند. دلم هوای چنارهای تهران را کرد. در سال‌هایی که از کنار تئاتر شهر در سایه‌های عفیف‌شان بالا می‌رفتیم و نفس می‌کشیدیم تا میدان‌ها و پس کوچه‌ها…
دروغ بس است! چنارها نیستند، شهر و آدم‌ها حالشان خوب نیست. این نهال‌های بی رمق هم راه به جایی نخواهند برد.

 

عکس و نوشته: ابوالفضل وطن پرست

مکان: محله فنرباغچه/ شهر استانبول

زمان: یکم تیرماه ۱۳۹۷

۷ تیر ماه ۱۳۹۷ بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code