لطفا نظرات و پیشنهادات خود را درباره این خبرنامه به پست الکترونیکی info@greenvolunteers.ir ارسال فرمایید.
*** یادداشت ***
از چی بگم؟!
اخیرا در جمعیت داوطلبان سبز قرار گذاشته ایم که برای هر شماره از خبرنامه یادداشتی نوشته شود و نویسنده یادداشت هم شخص ثابتی نباشد. برای این شماره قرعه به نام من افتاده، یا شاید هم قرعه را به نام من انداخته اند که تکلیفی باشد برای جبران کم کاری هایم.
به هرحال، تهیه یک نوشته برای خبرنامه مستلزم این بود که در زمانی آرام خبرها را قبل از انتشار در خبرنامه بخوانم و مرور کنم و واقعا در پایان مرور خبرها به این نتیجه رسیدم که از چه چیز بگویم و بنویسم؟
در سرزمینی زندگی می کنیم که بخش عمده خاک آن سال های سال در دسته بندی اقلیم های خشک و نیمه خشک قرار داشته و البته به خوبی هم دوام آورده بوده، و حالا شاهد اضمحلال زیرساخت های زیستی این سرزمین هستیم. – منظورم از خاک همان خاکی است که زمانی حاصلخیز بود و منشا برکت و امروز هرچه را که سیلاب های ناشی از توسعه ناپایدار با خود نبرند خودمان صادر خواهیم کرد و منظورم از دوام آوردن، تا قبل از ظهور پدیده ای به نام برنامه توسعه است. برنامه های توسعه ای که قرار بود ما را در مسیر سعادت قرار دهند و هر یک از ما و پدرانمان کم و بیش بازیگران بخش هایی از آن بوده و هستیم ولی عملا طی مدت نزدیک به هشتاد سال از زمان ظهور اولین سند برنامه توسعه در مسیری افتادیم که امروز و در پایین ترین سطوح این جاده می دانیم که عقب گرد کرده ایم.- اگر امروز سدهایمان بلای جان شده اند، اگر ارومیه و تالاب های ارزشمند ما در حال احتضار هستند، اگر مردم نکا با چشم های سوزان و نگران به آسمانی می نگردند که هرآن باران اسیدی حاصل از احتراق مازوت در نیروگاه نکا را بر سرشان خواهد ریخت، اگر مردم اصفهان در سوگ زاینده رود هستند، اگر جلگه های خوزستان در معرض خطر نابودی است و میناب به زودی به خاطره ها خواهد پیوست؛ باید علت را در همین اطراف خودمان جستجو کرد. در روزگاری که نسل ما و نسل قبل از ما به مدرسه رفت و تربیت شد. ریاضی و شیمی و جبر و مثلثات را آموخت، اما مهارت زندگی کردن را در هیچ جا نیاموخت، ارزش های اساسی را از هیچ مرجعی نیاموخت، از توسعه و محیط زیست کسی چیزی به ما نگفت، که اگر گفته بود امروز حال و روز دیگری داشتیم. به سمت انباشت سرمایه اجتماعی هدایت نشده ایم تا امروز منافع ملی و گروهی را بر منافع فردی خود ترجیح دهیم. خودمان هم هیچ گاه به صرافت آموختن و تغییر کردن نیفتادیم. اصلا شاید هیچ وقت در معرض آن هم قرار نگرفتیم. حالا چه توقعی داریم؟
برای سرزمینی که من فعال – یا حداقل دغدغه مند- محیط زیستش هستم و آن دیگری متولی آموزش فرزندان ما و آن یکی پیمانکار پروژه هایش است غیر از این چه وضعیتی باید متصور بود؟ تفاوت ما با هم چقدر است؟
خبرهای مرتبط با رویدادهای محیط زیستی را دنبال می کنم و همزمان میوه های آبیاری شده از چاه های عمیق اطراف دریاچه ارومیه را می خورم، هر روز صبح با آبی که به بهای تشنگی مطلق بخش دیگری از سرزمین به خانه ام رسیده استحمام می کنم، از بزرگراهی که روزگاری در اعتراض به احداث آن و قطع درختان تجمع کرده بودیم می گذرم و به محل کارم می روم تا بابت خدمت رسانی به پروژه های عمرانی ای که بعضا در مناطقی فاقد ظرفیت ذاتی و به بهای بیابان شدن مناطقی دیگر احداث و راه اندازی شده اند، پول بگیرم و در بین همین کارها زمانی را اختصاص می دهم تا برای خبرنامه جمعیت داوطلبان سبز یادداشتی بنویسم. و لابد توقع دارید موضوع این یادداشت هم حمله به آنهایی باشد که مقصر شرایط وخیم امروز محیط زیست هستند؛ مثلا در سطح خرد آن خودم و خودت! و این چرخه تا کجا ادامه خواهد داشت؟ چند نفر از ما فعالان و دغدغه مندان محیط زیست درگیر این چرخه هستیم؟ اساساً راهی برای خروج از این چرخه داریم یا محکوم به حضور دائمی هستیم؟ خروج از این چرخه به چه بهایی امکان پذیر است؟ اصلاً فرض کنیم که از این چرخه خارج شدیم، – فقط من وتو- حالا این خارج شدن چه کمکی به محیط زیست ما می کند؟ در دور باطلی افتاده ایم. شاید اگر می خواهیم محیط زیست را نجات دهیم باید از جای دیگری شروع کنیم. شاید لازم است در تشکل های خود دست از پرداختن مستقیم به موضوع محیط زیست – و به قول ابوالفضل وطن پرست حساسیت زدایی از محیط زیست – دست برداریم و روی مفاهیمی مثل فرهنگ جمعی و سرمایه اجتماعی تمرکز کنیم تا شاید از این چرخه خارج شویم. دیروز (سوم آبان ماه) سالروز درگذشت فریدون مشیری بود، در پایان نوشته ام به یاد شعر “ما، همان جمع پراکنده” مشیری افتادم. اگر فرصت داشتید آن را بخوانید.
… این منم،
این تو،
آن همسایه،
آن انسان!
این مائیم !
ما،
همان جمع پراکنده،
همان تنها،
آن تنها هائیم !
علیرضا آئینه چیان
چهارم آبان ماه ۱۳۹۴
*** از جمعیت داوطلبان سبز ***
جمعیت داوطلبان سبز برگزار می کند:
اکوسینما آبان ماه – چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴ – از ساعت ۱۷:۰۰ الی ۲۰:۰۰ – مکان سرای محله اراج (نوبنیاد – جنب میدان ارتش)
عنوان جلسه: رابطه سبز
نام فیلم : بهار، تابستان، پاییز، زمستان … و بهار (Spring, Summer, Fall, Winter… and Spring)
کارگردان: کیم کی-دوک
محصول: کره جتوبی ۲۰۰۳- ۱۰۳ دقیقه
” بهار، تابستان، پاییز، زمستان و … بهار ” مقاطع مختلف زندگی یک راهب را به نمایش می گذارد و هریک از این مقطع ها با سن شخصیت اصلی داستان رابطه ی مستقیم دارد. پیوند تصویری زیبایی زندگی، انسان و طبیعت ترسیم می کند.
*** از گوشه و کنار زیستکره ***
روزنامه شرق نوشت: مجله Science در شماره جدیدش (سپتامبر ٢٠١۵) کاملا رنگ ایرانی به خود گرفت و طرح روی جلد، سرمقاله و یک پرونده ویژه را به ایران اختصاص داد.
در این پرونده، دو مقاله نیز به محیط زیست ایران اختصاص داده شده؛ مقالات را «ریچارد استون» نوشته است، سردبیر بخش بینالمللی مجله ساینس که چندی پیش به ایران آمد و در جریان این سفر با همراهی محققان ایرانی و نیز گفتوگو با آنان در جریان مسائل محیط زیست ایران قرار گرفت. اولین مقاله به موضوع دریاچه ارومیه و خشکشدن آن میپردازد و دومین مقاله نیز تلاش کرده است به بررسی فشارهایی بپردازد که بر اکوسیستمهای شکننده ایران وارد میشود. آنچه میخوانید خلاصهای است از این دو مقاله مفصل. «درباره تالابی که حالا دیگر تشنه آب است، دکتر حسین آخانی، استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران، با اندوه از گذشته این منطقه میگوید…
«توسعه»۱، در درجهی اول، یک شیوهی تفکر است. بنابراین، نمیتوان آنرا به سادگی به یک استراتژیِ معین یا یک برنامه تقلیل داد. توسعه، جمعِ کثیری از رویهها و آرزوها را به مجموعهیِ مشترکی از پیشفرضها وصل میکند. پیشفرضهایی نظیرِ وجود داشتنِ یک مسیرِ واحدِ جهانی برایِ توسعهی همهی جوامع، برتریِ نگرشِ اقتصادی، یا امکانِ ایجادِ تغییراتِ اجتماعی به شیوهای مکانیکی. از جنگِ جهانیِ دوم به بعد، هر گاه صحبت از «توسعه» شده، این پیشفرضها تلویحاً مسألههایِ ما را تعریف کردهاند، برخی راهحلها را اولویت بخشیدهاند و برخی دیگر را به دستِ فراموشی سپردهاند. علاوه بر این، از آنجا که معرفت رابطهی صمیمانهای با قدرت دارد، به واسطهی این گفتمان و به شیوهای ناگزیر، برخی بازیگرانِ اجتماعی (مانندِ سازمانهای بینالمللی) نقشِ کلیدی پیدا کردهاند، در حالیکه سایرِ بازیگرانِ اجتماعی به حاشیه راننده شدهاند، و انواعِ دیگرِ تغییر، خوار و بیاهمیت شمرده شده است.
مهتاب جودکی- هر روز نواری قهوهای از دود، آسمان زاغمرز تا بندرترکمن را خط میاندازد. این دود مازوت است که از نیروگاه شهید سلیمی نکا بلند میشود و چند سالی است بلای جان مردم و محیطزیست منطقه شده. اگرچه در دهه ۵۰، این واحد تولیدی را به نام «نیروگاه گازی» در شرق مازندران ساخته شد اما بارش برف سنگین و کمبود سوخت «گاز» در دهه ۸۰ سبب شد که دولت احمدینژاد مصوبهای برای استفاده از سوخت جایگزین به تصویب برساند تا کمبود سوخت جبران شود. با این وجود تابستانهای گرم چند سال اخیر هم مازوت، سوخت اصلی این واحد تولیدی بودهاست. روستانشینان نکا و میانکاله از سوزش چشمشان شکایت میکنند و هراس سرطان و بیماریهای پوستی به دلشان افتاده، مزرعهها و دامها هم از آسیبها بینصیب نماندهاند و حال با رسیدن پاییز احتمال بارش اسیدی هم قوت گرفته است.
اخیرا دولت، قانونی را به دستگاهها ابلاغ کرده که به موجب آن واگذاری اراضی ملی نهفقط مجاز شمرده شده که حتی «انتقال سند مالکیت اراضی واگذارشده» به بهرهبرداران نیز به رسمیت شناخته شده است. این درحالی است که پیش از این به موجب قانونی که در دولت دهم، به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده بود، انتقال قطعی اراضی ملی ممنوع اعلام شده بود. اما حالا دولت یازدهم که مرتبا گفته میشود محیطزیستیترین دولت در چهاردهه اخیر بوده، پیدرپی قوانین و لوایح و مصوباتی را به مجلس پیشنهاد میدهد که نهتنها تمامیت منابع طبیعی و محیطزیست کشور را زیر سؤال برده، حتی در برخی موارد از حدود اختیارات سازمان حفاظت محیطزیست کاسته شده است.
مژگان جمشیدی:با گذشت دوسال از رویکارآمدن دولت یازدهم، هنوز هم این پرسش به قوت خود باقی است که آیا دولت یازدهم، یک دولت محیطزیستی است؟
اگر شاخص محیطزیستیبودن یک دولت را انطباق طرحهای توسعهای کشور با مقررات محیطزیستی و ارتقای جایگاه و بودجه تشکیلاتی سازمان محیطزیست و… هم بدانیم، باید گفت حتی دولت یازدهم هم باوجود همه شعارها و وعدههای دادهشده، دولت چندان سبزی محسوب نمیشود. واقعیت این است که محیطزیست تاکنون نتوانسته جایگاه خود را در عرصه سیاستگذاریهای کلان کشور باز کند و اگر جز این بود، هرروز شاهد انواع فشارهای آشکار و پنهان دستگاههای توسعهای به سازمان محیطزیست نبودیم.
مدیر کل آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با تاکید بر اینکه مدیران آب باید اعتراف کنند اگر روزی سدسازان را به عنوان سرداران سازندگی اعلام میکردند، یک اشتباه راهبردی بوده است، گفت: شرایطی که در کشور وجود دارد حاصل غلبه تفکر مدیریت سازهایست که وضعیت بسیار نگران کنندهای را برای محیط زیست کشور رقم زده است. به گزارش خبرنگار محیط زیست خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمد درویش در افتتاحیه همایش رویداد ملی آب که در دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به طرحهای انتقال آب بین حوزهای اظهار کرد: این طرحها منجر به از بین رفتن میلیونها درخت در زاگرس و البرز شده، دهها تالاب را نابود کرده و موجب ایجاد چشمههای تولید گرد و غبار شده است. با این تفکرات نیاز کاذب ایجاد شده و ظرفیت گرمایی کشور نیز به شدت کاهش یافته و در کل تنوع زیستی با مخاطرات جدی روبرو شده است.
گروهی از محققان کالج سلطنتی لندن به رهبری یک پژوهشگر ایرانی از اثرات مراکز داده و سرورهای اینترنتی بر منابع آب پرده برداشته اند.
دکتر کاوه مدنی، سرپرست این تحقیق که اعلام نتایج آن در نشریه علمی-پژوهشی «توسعه پایدار» توجه جهانی را به رد پای آبی اینترنت جلب کرده در گفتوگو با خبرنگار پژوهشی ایسنا اظهار داشت: مراکز و سرورهای داده و همچنین بانکهای اطلاعتی عمده دنیا نه تنها از آب برای خنک کردن استفاده می کنند، بلکه با توجه به مصرف مقادیر عظیم انرژی فشار مضاعفی بر منابع آبی وارد می کنند. با توجه به مصرف چرخ دنده ای آب و انرژی، مصرف بیشتر انرژی به معنای مصرف بیشتر آب می باشد.
پیش از این که همه ساختوسازها با اسکلت فلزی و بتنی ساخته شوند و زمانی که حرفی از چیلر و موتورخانه و کولرگازی در میان نبود، معماری ایرانی راهحلهایی برای تهویه مطبوع متناسب با اقلیم خاص خود داشت، بدون مصرف انرژی و اینهمه تأسیسات و لولهکشی. برداشتی از کتاب «تهویه و سرمایش طبیعی در ساختمانهای سنتی ایران» نوشته «مهدی بهادری نژاد» (عضو پیوسته فرهنگستان علوم و استاد مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف) و «محمود یعقوبی» (عضو پیوسته فرهنگستان علوم و استاد مهندسی مکانیک، دانشگاه شیراز) میتواند ما را با این فناوری هوشمندانه آشنا سازد. هدف اصلی این کتاب معرفی و بررسی علمی کارکرد سیستمها و سازههایی است که جزو تاریخ باستانی و ملی کشور ماست. در این کتاب نویسندگان کوشیدهاند از تجربه چندساله خود در مطالعه و بررسی علمی این سازهها استفاده و آنها را به زبان فنی بیان کنند.