نمایشِ گزیده، نقد و گفتگوی آزاد پیرامون فیلم کشتی شکسته در ماه به کارگردانی لی هه-جون محصول سال ۲۰۰۹ کره جنوبی
تاریخ نشست: جمعه ۲۸ام مهرماه ۱۳۹۶
تدوینِ گزارش: حامد کاشانی
نشست حدود ساعت ۱۶:۵۰ آغاز و پس از معرفی مختصر فیلم از شرکتکنندگان درخواست شد حین نمایش گزیده فیلم، المانها و سرنخهای مستقیما مرتبط با محیطزیست را یافته، یادداشت کنند تا در بخشِ بعدی موارد فوق مطرح و دستمایه تحلیل و نقد شوند.
خوانندگان این گزارش میتوانند اطلاعات فیلم را در ویکی پدیا (اینجا) بخوانند و با آن بیشتر آشنا شوند.
پس از نمایش گزیده یک ساعت و سی دقیقهای فیلم، حاضران برداشت و نکاتِ محیطزیستی آنرا بیان و تشریح کردند که مواردی مثل آلودگیهای شهری، مدرنیته و تخریب در دوران سرمایهداری، شیء شدگی و از خود بیگانگی، ناتوانی مهارتی-ارتباطی انسان مدرن و جز این مطرح شد. در پاسخ به سوال مرتبطترین تِم محیطزیستی فیلم چه بود؟ مفهوم “بازیافت” پیشنهاد شد. مفهوم بازیافت در دو سطح مادی و روانی. در سطح مادی اشیاء و نمادهای بسیاری در زندگیِ موازی قهرمانان اصلی مرد (کیم) و زن (کیم) دیده میشود. از بطریهای پلاستیکی و شیشهای و نایلونهای حبابدار تا قایق اردکی به گل نشسته و دهها مورد دیگر. اشیا رها شدهای که کیم (شخصیت مرد) پس از ناکامی در خودکشی و مواجهه با قهر طبیعت و گرفتار شدن در جزیره کوچکی میان رودخانه هان در شهر سئول با آنها روبرو شد و پس از کش و قوسهای فراوان از جمله تلاش ناکام برای فرار از جزیره و عصبانیت از صدای پرندگان، نخستین بار با چشیدن طعم شیرینِ شیره گل مریم توانست اندک اندک با محیط فوق ارتباط برقرار کند و سپس با ساختن سر پناه از قایق اردکی و یافتن پاکت دور خالی نودل دانه سیاه و تخیل لذت سرشار از خوردن نودل با سس کارامل که گویی سالها از چشیدن آن غفلت کرده بود این ارتباط با محیط را به شکل تکاملیافته رابطه تبدیل کند. جالب آنکه کف مایع شوینده، ماهیان مرده را روی آب آورد و کیم هم آنها را کباب کرد و خورد و فردای آن روز هم پرنده مرده از آلودگی بجا مانده از بقایای ماهیان را به سیخ کشید. تغذیه از شکار با صلاح آلودگی طنزی کنایی، لطیف، و مدرن را در بردارد که در سراسر فیلم موج میزند مثلا وقتی کیم تلاش فراوان در روشن کردن آتش به سبک رابینسون کروزو و فیلم های هالیوودی دارد ولی هر گاه خسته میشود با فندک سیگاری روشن میکند یا ارتباطی خواسته و ناخواسته که از طریق پیام حک شده Help روی ساحل شنی و تبدیل آن به Hello باعث آشنایی از راه دور کیم (مرد) با کیم (دختر) منزوی در اتاق یک آپارتمان مشرف به جزیره برقرار میکند. اتاقی که آشکارا با مصرفگرایی و تبعات منفی زندگی ماشینی مدرن پیوند خورده است. انسانی در حصار شبکههای مجازی با هویتی مونتاژی و جعلی. آغاز فرایند تبدیل ارتباط به رابطه در مورد قهرمان مرد از لحظه تصمیم به کشت و پرورش گیاهان و جرقهای در ذهن وی برای یافتن بذر در مدفوع پرتدگان کلید میخورد و بلافاصله مفهوم بازیافت از سطح مادی به سطح روحی و روانی کیم تسری یافته و او وجود ویران و دور افتاده خویش را در چرخه بازیافت باز مییابد. موفقیت مرد در کشت و پرورش انواع محصولات نذیر لوبیا، سیبزمینی، گوجه فرنگی و در نهایت ذرت (ماده اولیه نودل دانه سیاه به عنوان نماد امید) میل به مواجهه و لمس زندگی سبز را در او روشن میکند. با آنکه در مواردی برقراری رابطه مرد با شخصیت زن، از راه دور(پیامهای چند کلمهای) به بن بست موقت میرسد ولی تاثیر این فرایند بازیافت چند لایه در زندگی قهرمان زن نیز مشاهده میشود و او سرانجام پس از ۳ سال از اتاق غار مانند خود به مرور خارج شده و او نیز با بازیافت زبالههای اطرافش به کشت ذرت در اتاق خود میپردازد که در سطح استعاری و شاعرانه فیلم این بازیافت نشان دهنده بازیابی روحیِ کیم از دورافتاده شدنی است که احتمالا با نشانه زخم بر صورت او در مرتبط است.
صحنهای در فیلم مرد که کارتهای اعتباریاش را به کناری انداخته روی چمنها و درمیان گلها دراز کشیده و با زبان طنز از لذت بیکاری میگوید مفهومی که راسل در رسالهای به نام “در ستاش تن آسایی” از آن یاد میکند.
در بخش انتهاییِ فیلم طوفان طبیعت دسترنج کشت و کار کیم را نابود میکند ماموران که برای تمیز کردن آن منطقه حفاظت شده ! به آنجا آمدهاند او را پس از تعقیب و گریزی دراماتیک دستگیر و با خود به شهر میبرند و کیم(دختر) با تلاش و دویدن بسیار میکوشد خود را به معشوق دور افتاده برساند که کمی دیر میرسد و صدای زنگ اعلام مانور پدافند غیر عامل و بازایستادن نبض زندگی در سئول به او در این راه کمک میکند. مرد که ریشهایش بلند شده کیف را با تردید جلوی بخش کنترل اعتبار اتوبوس میگیرد و لبخند رضایت او از داشتن اعتبار به تماشاگران یادآوری میکند کیم در چرخه بازیافت به دنبال فرار از مدرنیته به زندگی بدوی نبوده است.
برقراری ارتباط و افزایش آن به سطح رابطه به یاری نودل دانه سیاه (نماد امید)، کلید و انگیزه بازیافت زندگی و حیات در این فیلم ارزشمند کرهای است که از قضا فیلمی خوش ساخت، خصوصا در تدوین، بازیها و استفاده از اصوات و موسیقی به عنوان جزئی مهم از اکوسیستم فیلم میباشد که دیدن چند باره آن به خوانندگان این نوشتار توصیه میشود. تعریف و بازتعریف فلسفی مفهوم بازیافت در فیلم آبی اثر کیشلوفسکی نیز به شکلِ عمیق و چند لایهای بیان شده که در برنامههای آتی اکوسینمای ۹۶ جمعیت داوطلبان سبز دوباره به آن خواهیم پرداخت.