مدیر برنامه و تهیه کننده گزارش: هادی کاشانی
عکس ها: وجیهه جعفری
معنای زنده بودن من، با تو بودن است.
نزدیک، دور
سیر، گرسنه
رها، اسیر
چشم که بر هم زدیم فصل آخر سال هم فرارسید و زمین جسته و گریخته سفید پوش شد. در این ایام اگر گوش جان به طبیعت پیرامون بسپاری، هر چقدر که صدای درخت و گیاه دورتر و ناشنیدنیتر است در عوض صدای جاندارانِ به خواب نرفته نزدیکتر شنیده میشود، حتی گاهی تا پشت پنجره اتاقتان، صدای خِشخِش و جوریدنی، شاید پرندهای بهدنبال دانهای! ما نیز به دنبال بهانهای!
و چه بهانهای بهتر از دانهریزی برای پرندگان ، هرچند که گفتگو و پرسشهای فلسفی همسر یکی از دوستان آنچنان دودلم میکند که شاید بهتر باشد از خیر اجرای برنامه بگذریم! آخر راست میگوید طی تمام این سالها آیا واقعا فعالیتهایمان اثر بخش بوده است؟ و یا چه تضمینی است که با این دانهریزی فرصت برای شکارچیان مهیاتر نشود یا اختلالی در روند طبیعی پرندگانی آزاد که در طبیعت زندگی میکنند، بوجود نیاید؟ با این حال دیگر گویا عزم بر اجرای برنامه جزم شده است، بگذارید این بار نیز کمی به فرمان قلب خویش گوش کنیم، اما با اجرایی با تدبیرتر!
نیم نگاهی به مستندات برگزاری برنامه مشابه زمستان ۸۶ چراغ راهنمای برنامه است بویژه راهنماییهای دکتر کهرم و مهندس پرویز بختیاری از متولیان کلوپ پرندهشناسی طرلان، اینگونه است که تا قبل از روز برنامه مقدمات کار به شرح زیر مهیا میگردد:
۰٫ تهیه متن اعلام برنامه و ملزومات
۱٫ اطلاع رسانی و ثبت نام از داوطلبان از طریق گذاشتن اطلاعیه برنامه بر روی سایت جمعیت ، ارسال خبر برنامه از طریق لیست الکترونیکی و ارسال پیامک برای علاقمندان ( تا حدود ۲۵ نفر اعلام آمادگی میکنند.)
۲٫ خرید دانه :حدود ۳۰ کیلوگرم گندم و ۱۰ کیلوگرم قرهماش ( به قرار گندم کیلویی ۸۰۰ تومان و قرهماش ۲۰۰۰ تومان)
۳٫ خرید کاه جهت بستر دانهریزی
۴٫ پارچه نویسی
۵٫ تهیه گونی و پلاستیک جهت حمل کاه و دانه
۶٫ تهیه پذیرایی مختصر
روز برنامه : جمعه ۸ دی ماه ۹۱ راس ساعت ۸:۳۰ صبح در محل قرار ( میدان نوبنیاد )حاضریم ، اغلب همراهان نیز به موقع رسیدهاند و تا ساعت ۸:۴۰ نیز باقی رسیده و ۱۷ نفر مجموعا با ۵ وسیله نقلیه شخصی به سمت مقصد حرکت میکنیم، ساعت ۹:۱۰ در موقعیت عرصههای جنگلکاری تلوبالا (لتیان) واقع در ارتفاعات شمال شرقی حریم شهر تهران به مقصد میرسیم. در اینجا نفر هجدهم نیز از منطقه لواسانات با وسیله نقلیه شخصی خود به ما میپیوندد. پس از نرمشی مختصر، معارفه همراهان و خوردن صبحانه سرپایی ( زمین زیر پایمان سفید پوش است ) و توضیحاتی در مورد چگونگی دانهریزی و شیوههای راهپیمایی در طبیعت با رویکرد دیدن حیات وحش و با تقسیم دانهها و کاه بین حاضرین عازم نقاط پیشبینی شده برای دانهریزی میشویم؛
منزلگاه اول یالی است جنوبی و آفتابگیر که برف آن آب شده است، در اینجا زیر درخت سروی بزرگ قسمتی از دانهها و بارمان سبک میشود، تا اینجا کمی گِلی شدهایم و البته آقای ایرج خان معمار که بعلت وضعیت جسمانیشان از ادامه همراهی در مسیر منعشان میکنیم.
منزلگاه دوم در امتداد درهای عمیق و جنب لانههای پرندگانی است که با گِل و لعاب دهان بر دیواره صخرهای ساختهاند، اینجا قسمت دوم دانهها و کاه زیر بوته درختچه زرشکِ بزرگی پخش میشود.
منزلگاه سوم به فاصله دقایقی دورتر با فراری دادن گنجشکانی که در شاخ و برگ درختی پناه گرفتهاند و درست در زیر سایهانداز درخت ولیک یا زالزالک وحشی دانهریزی میشود.
منزلگاه چهارم با طی مسافتی طولانی تر ( حدود ۴۰ دقیقه پیادهروی در امتداد دره و به سمت رودخانه جاجرود ) دهانه غارچهایست در یالی جنوبی و آفتابگیر ، تا اینجا کاملا پاهایمان گِلآلود وخستگی بر تعدادی از بانوان گروه چیرهگشته است، پس با گرفتن چند عکس یادگاری و در مسیری متفاوت به سمت چشمهای در بالادست راه را کج میکنیم تا اینجا کسانی که بویژه در ابتدای صف مسیر پیادهروی بودهاند خوششانستر بوده و یک روباه در حال فرار و یک عقاب یا شاهین را دیدهایم.
منزلگاه آخر چشمه است، اینجا ضمن توقفی ۳۰ دقیقهای و استراحت باقی دانهها را بر زمین برای دانهخواران مهیا میکنیم و به سمت مبداء از مسیری جادهای حرکت میکنیم، متاسفانه پای یکی از همراهان پیچ خورده و به سختی گام بر میدارد، در بازگشت خودرویی را برای حمل وی اعزام میکنیم.
ساعت ۱۳:۳۰ در کنار وسایل نقلیهایم و با گرفتن ارزیابی مختصری از همراهان خداحافظی کرده و به سمت تهران رهسپار میشویم. ( رسیدن به تهران بین ۱۴ تا ۱۴:۳۰ بسته به سرعت خودروها )
نتایج نظرسنجی:
نقاط ضعف: پیاده روی برای من طولانی بود، کمبود پرندگان، ریزش داوطلبان، مسیر طولانی، فاصله برنامهها زیاد است، معمار در کنار کانکس ماند، رفقای قدیمی کم بودند، برای افرادی که آمادگی جسمانی نداشتند کمی سنگین بود، تقسیم ناعادلانه بار ، فواصل نفرات بین مسیر راهپیمایی گاهی زیاد و پراکنده بود، شاید نیاز به بروشور، از تعداد کم شرکتکنندهها تعجب کردم.
نقاط قوت: عالی بود، همه چیز عالی و خوب برگزار شد، خسته نباشید و خدا قوت ،مکان ، ورزش صبحگاهی و چای ، راهنماییها و کارگروهی حمل دانه و کاه، زمانبندی ، نظم، اخلاق، مهربانی ، جو خوب و سازنده ، زمانبندی مناسب، برخورد خوب مجریان، صمیمیت همیشگی در برنامهها، نرمش صبحگاهی، جمع صمیمی، لقمههای آماده و کوچولوی صبحگاهی، شناخت منطقه و پرندگان،مسیر خوب و برنامهریزی خوب، برنامهریزی بسیار خوب و مسیر بکر و جدید، برنامه عالی و مفید، نفس برگزاری ، نفس عمل عالی است.
میانگین نمره داده شده به برنامه از ۲۰: ۱۸/۸۷
هزینههای برنامه:
هزینه دانه : ۵۳۰۰۰ تومان
هزینه کاه : ۵۰۰۰ تومان
هزینه پارچهنویسی( بنر ): ۱۰۰۰۰ تومان
هزینه پذیرایی( کیک، موز و نان وپنیر و سبزی و چای): ۱۷۰۰۰ تومان
جمعا: ۸۵۰۰۰ تومان
دریافتی داوطلبانه پس از اعلام ابتدای برنامه ( مشارکت خرید دانه ) : یک نفر ۱۰۰۰۰ تومان
معنای زنده بودن من، با تو بودن است.
نزدیک، دور
سیر، گرسنه
رها، اسیر